شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

شایان مرد آهنی

بهار92 می اید..

    بوى بهار می‌آید، بوى نوروزى پرشکوفه، هواى تازه ی این روزها و جوانه‌هاى روییده بر شاخه‌ها گواه رسیدن بهار است. بهار در ترانه ،احساس قصّه ی ماندگاریست، تولدیست در سرای زیبای عاطفه و شعریست در سایه ی روشن مهر . می توان نبض امید را در سرزمین شکفتن احساس کرد و گل واژه ی ایام را در گذر گاه خاطرات به یاد آورد . بهار نغمه ی موزون باران است ,  جرعه ای از ترنّم آبی عشق , روحی است که دل را در ساحل حضور به خلوت می آراید . نسیم مهر در کوچه های محبّت نوید عشق می دهد و آهنگ نفس های بهار , رویا را سرشار از شکوفه می کند . عمریست در بهار که خلوتگاه حضور در آن مانده است , و نهال احساس در آن غزل عشق می سراید . ...
15 اسفند 1391

اندر احوالات 15 ماهگی

پسر گلم سلام. عزیزم الان که تو خوابیده ای من دوست دارم برایت بگویم و بنویسم تو زیباترین مخلوق خدا و بهترین برای ما هستی. پسرم وقتی به چشمان زیبا و نگاه معصومانه ات نگاه میکنم با خود میگویم باید بتوانم برایت بهترینها را مهیا کنم. وقتی دستان کوچولویت را در دستم میگیرم ارامش پیدا میکنم که تو را دارم و از روزی که تو را دارم حس مادرانه را میفهمم ومیدانم که هر مادری و هر پدری چقدر فرزندش را دوست دارد.معنای جگر گوشه را درک میکنم. شایان عزیزم: میخوام بگم که تو الان با پاهای کوچکت در فضای خانه قدم برمیداری و خود را به هر جا که دوست داری میرسانی. بخوبی معنای حرفهایم را میفهمی وقتی میگم بریم کنار کامپیوتر بدو میای و تمام کلیدها را به ترت...
3 اسفند 1391
1